بررسی تحلیلی دیدگاه خاورشناسان درباره نسبت دین و تمدن با رویکرد انتقادی بر دیدگاه ویل دورانت

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار دانشگاه الزهرا

2 دانش آموخته دکتری دانشگاه آزاد اسلامی قم

چکیده

نسبت دین و تمدن و نقش دین در پویایی و ایستایی تمدن، مسئله‌ای است که بسیاری از اندیشمندان و تمدن شناسان را به ارزیابی آن واداشته است. بررسی دیدگاه خاورشناسان به دلیل گستردگی دامنه تأثیرگذاری دیدگاه آنان بر دیگر اندیشمندان و مراکز علمی درخور توجه است. این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و با روش مقایسه تطبیقی و از راه مطالعات کتابخانه‌ای به ارزیابی و مقایسه دیدگاه ویل دورانت به عنوان نماینده واگرایان با برخی خاورشناسان تمدن‌پژوهی چون فون گرونباوم، هنری لوکاس، آنتونی حورانی در آثارشان پرداخته و دیدگاه دوگانه آنان درباره نسبت دین و تمدن ‌را بررسی نموده‌است. دست آورد پژوهش نشان می‌دهد برخی خاورشناسان به نسبت هم‌گرایانه دین و تمدن باور داشته و دین را جوهر تمدن می‌دانند که به دلیل روزآمدی، فرهنگ‌سازی و برقراری پیوند بین زیست مادی و معنوی به بالندگی تمدن کمک می‌کند. در نظرگاهی دیگر ترس پنهان در دین، همسانی با جادوگری، داشتن خاستگاه بشری، ناسازگاری با دانش و آزادی، زمینه پسرفت و ایستایی تمدنی را فراهم کرده و نگرش ابزاری به دین را در باور واگرایان تقویت کرده است.

کلیدواژه‌ها