بررسی رویکردهای اسلامشناسی و قرآنپژوهی مستشرقان در منابع اسلامی، بهویژه قرآن کریم، از مهمترین موضوعات مطالعات قرآنی است؛ ازآنرو که چگونگی نگرش به اعتبار تاریخی منابع صدر اسلام، ارتباط مستقیمی بر برداشت ما از کیفیت خاستگاه اسلام و قرآن دارد. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی رویکرد تشکیکی در میان قرآنپژوهان غیرمسلمانِ فعال در ایالات متحدۀ آمریکا، با تکیۀ بر آرای دیگر مستشرقان، تبیین و تحلیل شده است. برونداد پژوهش حاکی است که این رویکرد با پیشفرضهایی متأثر از پارادایمهای فکری- علمیِ رایج در غرب و نقد متون عهدینی، وارد حوزۀ قرآنپژوهی شده و غالباً همان نگاه عهدینی را بدون توجه به تفاوتهای ماهوی و زمینهای قرآنِ وحیانی با متون عهدینِ تحریفشده، به قرآن داشته و با نادیدهگرفتن روایت مستدل اسلامی دربارۀ اعتبار و وثاقت متون اسلامی، قرآن را به مثابۀ متنی بشری تلقی کرده و رویکرد مبتنی بر جهانبینی مادی و خاصِ متون بشری و نیز تطبیقیافته بر متون عهدینی را بر آن تحمیل کرده است. پیشفرضها و روش تحقیق این رویکرد با نقدهای جدی محافل قرآنپژوهی مواجه شده و مورد بازنگری قرار گرفته که سستی و بیپایگی آرای تشکیکیِ آن را به نشان داده است.